فیلم Strange Darling به نویسندگی و کارگردانی جی تی مولنر یک اثر هیجان انگیز و روانشناختی است که با بازیگران برجستهای همچون ویلا فیتزجرالد، کایل گالنر، باربارا هرشی و اد بگلی جونیور به نمایش درآمده است. این فیلم ترکیبی از درام روانشناختی و دلهره روانی را ارائه میدهد و توانسته است ورای یک فیلم معمولی ترسناک، اثری به یادماندنی و چندلایه خلق کند. داستان حول محور زنی با نام مستعار “بانو” میچرخد که در روستای هود ریور در اورگان با مردی به نام “دیو” ملاقات میکند. آنها به یک متل میروند تا شب را در آنجا بگذرانند. در ابتدا، بانو از دیو دربارهی خطرات موجود برای زنان در چنین موقعیتهایی صحبت میکند و از او میپرسد که آیا قاتل زنجیرهای است یا نه.
دیو این موضوع را انکار میکند و بانو او را متقاعد میکند که به یک بازی نقشآفرینی سادومازوخیستی بپردازند که دیو قاتل و بانو قربانی باشد. اما این بازی به جایی میرسد که بانو، دیو را به یک حالت کتامین میکشاند و او را آرام میکند. در ادامه داستان، مشخص میشود که بانو خود یک قاتل زنجیرهای به نام “بانوی برقی” است. او دیو را به طرز خشنی مجروح میکند و قصد کشتن او را دارد. اما دیو به طور ناگهانی موفق میشود سلاحی که پنهان کرده بود را بازیابی کند و فرار کند. بانو پس از دزدیدن یک ماشین از متل، توسط دیو تعقیب میشود. پس از تعقیب و گریز طولانی در جادههای روستایی، آنها به مزرعهای متعلق به دو نفر به نامهای فردریک و ژنویو پناه میبرند.
بانو در نهایت فردریک را میکشد و ژنویو را مجبور به فرار میکند. در حالی که دیو سعی میکند بانو را بگیرد، او خود را در یخچالی مخفی میکند. در انتهای داستان، بانو موفق میشود دیو را بکشد و با فریب پلیس، او را از اتهامات تبرئه میکند. بانو در نهایت با یک راننده کامیون تصادفی مواجه میشود که او را به بیمارستان میبرد، اما بانو در مسیر جان خود را از دست میدهد. جی تی مولنر، نویسنده و کارگردان از ساختار داستانی متفاوتی استفاده کرده و موفق شده است تنشی پایدار را در تمامی طول فیلم حفظ کند.
این زاویه داستانی غیرخطی و پنهانکاری در روایت، مخاطب را مجبور میکند تا در هر لحظه از فیلم، بین واقعیت و درونیات شخصیتها تمایز قائل شود و درباره آنچه واقعاً در حال رخ دادن است فکر کند. ویلا فیتزجرالد در نقش اصلی، عملکردی بینظیر ارائه داده که نشاندهنده قدرت او در ایفای نقشهای پیچیده و چندلایه است. اجرای عمیق و چندوجهی او به خلق شخصیتی کمک کرده که بیننده را وادار به همدلی، شک و حتی وحشت میکند. از سوی دیگر، کایل گالنر نیز با بازی خود تضادها و عمق روانی شخصیت مقابل را به تصویر کشیده و دوگانگی میان قربانی و مهاجم در فیلم را به شکلی هنرمندانه به نمایش گذاشته است.
تعامل میان این دو بازیگر بهگونهای است که به تنهایی میتواند دلیل محکمی برای تماشای فیلم باشد. باربارا هرشی و اد بگلی جونیور نیز بهعنوان بازیگران مکمل، با حضور کوتاه اما موثر خود به فیلم بعدی عمیق بخشیدهاند و نقش مهمی در تثبیت جهان فیلم داشتهاند. یکی از مهمترین نکات برجسته Strange Darling موسیقی متن است. موسیقی که با دقت و به شکلی بسیار هنرمندانه طراحی شده، در تکمیل تنشها و ایجاد اتمسفر مناسب فیلم نقشی تعیینکننده دارد. موسیقی موفق میشود حس سردرگمی و وحشت را به مخاطب منتقل کند و با هر پیچش داستانی، تاثیر آن را دوچندان نماید. همچنین طراحی صدای فیلم نیز بسیار برجسته است و باعث میشود بیننده بیشتر درگیر دنیای داستان شود.
از نظر فنی، فیلمبرداری و جلوههای بصری هم Strange Darling حرفی برای گفتن دارد. تصاویر در برخی نقاط از خشونت و در عین حال زیبایی خاصی برخوردارند که حس تهدید و تنهایی را به بیننده القا میکنند. مولنر بهعنوان نویسنده و کارگردان، دقت زیادی در طراحی قابها و انتخاب لوکیشنهای متروکه و خلوت به خرج داده که این انتخابها به خلق حس اضطراب و خطر در فیلم کمک شایانی کرده است. این سبک بصری همچنین فیلم را بهشدت سینمایی و خاص جلوه میدهد. او همچنین بدون ارائه پاسخهای ساده، سوالاتی عمیق درباره اعتماد، کنترل و تاثیرات زخمهای روانی بر روابط انسانی مطرح میکند. همین امر باعث میشود که Strange Darling تنها یک فیلم مهیج ساده نباشد، بلکه اثری عمیقتر باشد که مدتها پس از تماشا ذهن مخاطب را درگیر خود میکند.
در کل، Strange Darling با برخورداری از داستانی جذاب، اجراهای فوقالعاده، موسیقی متن درخشان و کارگردانی هنرمندانه، یکی از فیلمهای برجسته سال 2023 است که ارزش بارها تماشا کردن را دارد. برای علاقهمندان به سینمای روانشناختی و هیجانانگیز و کسانی که از روایتهای جسورانه و متفاوت لذت میبرند، این فیلم تجربهای بینظیر خواهد بود.
افزودن دیدگاه