فیلم Only Lovers Left Alive ساخته جیم جارموش، یکی از خاصترین آثار ژانر عاشقانه ترسناک معاصر و یکی از نمونههای موفق ادغام فضای وامپایری در قالبی هنری و شاعرانه است. این فیلم با بازی تام هیدلستون در نقش آدام و تیلدا سوینتون در نقش ایو، مخاطب را به دنیایی غرق در زیبایی، افسردگی و عشق ابدی میبرد؛ دنیایی که رازها و عمق احساسات شخصیتها، با ضربآهنگ ملایم فیلمسازی جارموش، جان میگیرد. داستان فیلم در محیطی مدرن اما درخودخورده، و با محوریت دو عاشق وامپایر جریان دارد؛ آدام، موسیقیدانی منزوی که در دیترویت زندگی میکند و در مرز اضطراب و افسردگی قرار گرفته، و ایو، زنی اهل طنجه (مراکش) که از قارهای به قارهای دیگر در جستجوی معنایی تازه برای جاودانگیاش سفر میکند.
آدام خسته از دنیای مدرن، بیاهمیتی انسانها به هنر، موسیقی و طبیعت، و زندگی روزمرهی بیروحشان، به فکر خودکشی میافتد. ایو که ارتباط معنوی ویژهای با او دارد، با دریافت پیامهای نگرانکننده از جانب عشاقش، راهی دیترویت میشود تا او را دوباره به زندگی بازگرداند. این فیلم بیش از هرچیز درباره روابط انسانی، معنای عمر و جاودانگی، و مواجهه با بیمعنایی و زوال در جهان مدرن است. آنچه Only Lovers Left Alive را برجسته میکند، شخصیتپردازیهای شگفت انگیز و فضای فکری احساسی خاص داستان است. آدام با اجرای کمنظیر تام هیدلستون، ترکیبیست از هنرمندی اسرارآمیز، رنجش از ابتذال جهان، و عشقی عمیق اما فروخورده نسبت به ایو.
او نماد روشنفکران ناامید است که به گذشتههای باشکوه میاندیشد و نمیتواند میان دنیای مدرن و آرمانهای ناب گذشته ارتباط برقرار کند. ایو، با بازی تیلدا سوینتون، الهامبخش، فلسفی و عمیقاً عاشقانه است؛ او با شور و روحیهای خلاق و مقاوم، نماد کسی است که میرایی انسان را پذیرفته اما هنوز به معنابخشی زندگی علاقهمند است. رابطه آنها سرشار از مکالمات فلسفی و شاعرانگی است، که لایههای هویت، تاریخ و عشق ابدی را کاوش میکند.
کارگردانی جیم جارموش با تاکید بر ریتم کند، فضاهای سایهروشن و نماهای طولانی، حالتی خلوت و شاعرانه به فیلم میدهد. سبک بصری تاریک و اغلب افسرده Only Lovers Left Alive همراستا با فضای تلخ و سرشار از بیانگیزگی عصر مدرن پیش میرود، ولی با الهام از موسیقی، ادبیات و تاریخ، هر بار جرقهای از امید و زیبایی را به تصویر میکشد. فضای شهری متروک دیترویت و کوچههای شبانهی طنجه، استعارههایی از جهان بیروح و شرارههای زندگی اندک در میان زوال هستند. یکی از برجستهترین عناصر فیلم، استفاده خلاقانه از موسیقی است که اشتیاق به جاودانگی، رخوت و مالیخولیا را منعکس میکند. موسیقی متن تلفیقی است از راک آلترناتیو و صداهای گیتار الکتریک وهمآلود و فضاساز.
آهنگهایی چون Funnel of Love از واندا جکسون و قطعات مینیمالیستی که در میان سکانسهای شبانه تکرار میشوند، حس ناامیدی، اشتیاق و زیبایی را به کلیت اثر تزریق میکنند و ضربآهنگ روایی را دوچندان میسازند. انتخاب هنری موسیقی به ایجاد فضای خیالانگیز و منحصربهفرد فیلم کمک شایانی کرده است. یکی دیگر از نقاط قوت فیلم، نوع نگاه آن به اسطورهی خونآشام است. جارموش بهجای استفاده از کلیشههای رایج خونآشامی (وحشت، خونریزی، شکار)، عشق جاودانی این موجودات، هنر، خاطرات و دغدغههای بشری را مرکز روایت قرار میدهد؛ وامپایرها بهجای وحشیگری، در حسرت زیباییها، خاطرات گذشته و ترس از مصرف بیرویه زندگی میکنند. این نگرش تازه و متفاوت باعث شده فیلم هم برای علاقهمندان ژانر وحشت و هم برای دوستداران سینمای هنری و فلسفی جذاب باشد.
در کل، Only Lovers Left Alive فیلمی است برای اندیشیدن، احساس کردن و لذت بردن از جزئیات شاعرانه تصویر و صدا؛ فیلمی برای آنان که به دنبال تجربهای آرام، عمیق و معناگرا از سینما هستند. این اثر نهتنها با فضاسازی و بازیگری قوی که با موسیقی و نگاه فلسفیش درباره معنای زندگی، عشق و فنا، اثری ماندگار و ارزشمند در سینمای معاصر به شمار میرود.
افزودن دیدگاه