فیلم The Soul Eater یکی از آثار جدید ژانر ترسناک و معمایی است که با پخش خود توانست سروصدای زیادی در میان علاقهمندان به سینمای وحشت به پا کند. این فیلم به کارگردانی برتران مانتیگنا و اقتباس آزاد از رمانی به همین نام، موفق شده ترکیبی از فضای دلهرهآور، تعلیق روانی و اسطورههای تاریک را به شکلی منحصربهفرد کنار هم قرار دهد. داستان در روستایی دورافتاده و در دل طبیعتی سرد و خاموش آغاز میشود. پلیسی سرسخت برای پیگیری پروندهای مربوط به ناپدید شدن چند نوجوان و قتلهای مرموز به منطقهای کوهستانی اعزام میشود. این پرونده از همان ابتدا با نشانههایی غیرقابل درک و ریشهگرفته در اعتقادات بومیان منطقه روبهرو است. افسانهای قدیمی از موجودی به نام «خورندهی ارواح» بر سر زبانهاست؛ موجودی سایهوار و وهمانگیز که طبق روایتها، شکار خود را در دل شب پیدا کرده و روحشان را میبلعد.
ترکیب فضای برفی و خاموش، احساس تنهایی و ناامنی شبانه و دخالت نیروهایی فرابشری، به فیلم رنگ و بوی یک کابوس بیپایان میدهد که وجود آن را تا اعماق وجود تماشاگر منتقل میکند. از همان ابتدا، The Soul Eater با تمرکز بر فضاسازی و القای حس تهدید نامرئی مخاطب را درگیر خود میکند. کارگردانی مانتیگنا هوشمندانه از ریتم کند و تصاویر سرد و بیروح مناطق برفی برای ساخت دنیایی وهمناک بهره میبرد که وحشت را عمدتا در لابهلای سکوتها و نگاههای شخصیتها جای میدهد. یکی از نکات قوت فیلم، نوع پرداخت به اسطورهها و باورهای محلی است. The Soul Eater تنها یک هیولای غولپیکر یا قاتل روانی صرف نیست؛ بلکه نماد خوفناکتر ترسهای جمعی و خاطرات سرکوب شده است.
فیلم برای مدت زیادی مرز واقعیت و خیال را محو میکند و مدام این سوال را در ذهن تماشاگر زنده میدارد که آیا تمام وقایع ناشی از جنونی جمعی است یا واقعا با پدیدهای ماورایی مواجه هستیم؟ مجموعهای از سرنخها، دیدارهای کابوسگونه و افشای رازهای خانوادگی روستا به آرامی پرده از هویتی برمیدارد که تا لحظات پایانی فیلم هیچ قطعیتی دربارهاش پیدا نمیشود. The Soul Eater در فیلمبرداری هم بینظیر است؛ قاببندیهای نامعمول، هراس از جاهای تاریک و نورپردازی با رنگهای سرد و خاکستری، حس سرما، ناامیدی و خطر مداوم را به اوج میرساند. موسیقی متن نیز که ترکیبی از صداهای گوشخراش و خطوط ملودیک ناراحتکننده است، فضای سمعی بصری را کامل میکند و حتی در لحظات سکوت سنگین فیلم نیز لرز را به جان تماشاگر میاندازد.
اما آنچه باعث میشود The Soul Eater ارزش تماشا داشته باشد، صرفا وحشت یا معمای داستانیش نیست؛ بلکه نگاه فلسفی فیلم به مقوله شر و ترس است. کارگردان با طرح این پرسش که «اهریمن واقعی چیست و کجاست؟»، عملا تماشاگر را وادار میکند تا هم به گذشته شخصیتها، هم به عرفهای جمعی و هم به مرزهای ناپیدای روان انسان نگاه دوبارهای بیاندازد. لحظه به لحظه با آنان پیش میرویم، نشانهها را میکاویم، گذشته را مرور میکنیم و در نهایت درمییابیم که شاید گاهی خود انسان و رازهای دفنشدهاش ترسناکتر از هر موجود افسانهای باشد.
در کل، The Soul Eater اثری است که تلفیق ماهرانهای از سینمای وحشت کلاسیک و معمایی معاصر را به نمایش میگذارد، پرسشهای فلسفی و روانشناختی را در بستر افسانههای محلی پیوند میدهد و با ریتمی نفسگیر، توجه مخاطب را تا آخرین لحظه جلب میکند. اگر به دنبال فیلمی هستید که نهتنها شما را بترساند بلکه به فکر وادارد، این اثر را از دست ندهید.
افزودن دیدگاه